سی ساله بی تاب

ساخت وبلاگ

سی ساله بی تاب همین دقیقه ام

سی ساله بی تاب همین دقیقه ام

خوش اومدی بانوی خوش سلیقه ام

خوش اومدی به خونه بانو، سلام عاشقونه بانو

دیگه ازم رو نمیگیری، خوب شده زخم گونه بانو

هواتو کردم، صفا آوردی مهربون دورت بگردم

اومدی حتماً ببندی زخم سرمو، دوای دردم

حالمو دیدی فُزتُ و ربِّ الکعبه مو تو هم شنیدی

دلم گرفته خوب موقعی به داد حیدرت رسیدی

ببین حبیبه ، عـلـی غریبه ... ببین حبیبه ، عـلـی غریبه

اومدی روز آخرو درست کنی

حلوای ختم حیدرو درست کنی

یادته روزای جوونی، دم بهار خونه تکونی

سفره میذاشتی توی ایوون، با هم میخوردیم لقمه نونی

دلم رو بُردی، اومدی راستی گُـلمو به کی سپردی

یا اینکه اصلاً میخوای بگی محسنمو همرات آوردی

کجایی بابا، دیگه تموم شد اون همه جدایی بابا

میخوام بخونم یه دل سیر بالا سرت لالایی بابا

ببین حبیبه ، عـلـی غریبه ... ببین حبیبه ، عـلـی غریبه

دیشب دیدم قدم تو خونه میزنی

باز موی زیـنـبِـیـن رو شونه میزنی

رفتی غمات برای من موند، یه حرفی تو دل حسن موند

یه بقچه موند رو دست زینب، الآن ازش دوتا کفن موند

دوتا کفن موند، یکی برا من و یکی برا حسن موند

از این کفن ها، برا حسین بی کفن یه پیرهن موند

کفن نداره، میره تو قتلگاه با یه پیرهن پاره

یه نانجیبی میاد همین پیرهنو از تن درمیاره

ببین حبیبه ، عـلـی غریبه ... ببین حبیبه ، عـلـی غریبه


عکست تو قاب چشممه...
ما را در سایت عکست تو قاب چشممه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ajavadieh4 بازدید : 200 تاريخ : دوشنبه 22 خرداد 1396 ساعت: 6:58