دوباره بازه درب مِیکده

دوباره بازه درب مِیکده

دوباره بازه درب مِیکده

فوق پدیده شد مشاهده

بگید به عیسی خاموش دگر

مسیح ایران دنیا اومده

تو اومدی و خورشید دوباره کنار گرفت

بین دل دیوونه آسمون قرار گرفت

دوباره بیقرارم، بین رؤیام میگم

با ضریح تو شیش گوش عکسی به یادگار گرفت

مگه مسیح ایران کم داده مُرده رو جان

عیسی میگه تو صحنت أاَدخُلی رضا جان

دلبری و تو دل میبَری و محشری و تو حیدری و گنبدت طلایی

مشهدت طلایی، اصن خودت طلایی

... رضا رضا رضا رضا ، رضا رضا رضا رضا ...

پرای جبریل بال کفتراش

نوح و سلیمون جزو زائراش

تو سقاخونش حس میشه که هست

دستای عباس کاسه ی طلاش

خدایی مشهد تو کرب و بلایی دگره

گلدسته هات اذونش با صدای اکبره

آهویی که یه روزی ضامنش شدی آقا

حسی میگه اون آهو ضامن ما تو محشره

مابِین هر حیاطش یه بین الحرمینه

این حرم المُثنی بر حرم حسینه

ای راهب کلیسا، اومده مسیحا دوباره به خدا، نزن به ناقوس

نقاره زَنَد طوس، بیا بریم به پابوس

... رضا رضا رضا رضا ، رضا رضا رضا رضا ...

دست خدا بر دست کرمت

جنت یه برگِ زیر قدمت

به جون زهـرا جونمو بگیر

بذار تو صحن زرد حرمت

گرمیِ سینه ام از نفس و دَم تو بود

طواف کعبه هفت بار دور پرچم تو بود

یک شب جمعه تو عرش جبرئیل تو رؤیا دید

صحن حسین و عباس کنار حرم تو بود

پدری میکنی بر تموم اهل ایران

یعنی میشه به تو ما بگیم پدر رضا جان

وقتی اومدی و پا زدی به زمین و بگم امینو از چشم زلیخا

یوسف افتاد آقا، رضا یوسف زهـرا

... علی بن موسی الرضا ، علی بن موسی الرضا ...